صبح در خوابِ عدم بود که بیدار شدیم
شب سیه، مست فنا بود که هشیار شدیم
پای ما نقطهصفت در گروِ دامن بود
به تماشای تو سرگشته چو پرگار شدیم
به شکار آمده بودیم ز معمورهی قدس
دانهی خال تو دیدیم، گرفتار شدیم
خانهپردازتر از سیل بهاران بودیم
لنگر انداخت خِرَد، خانهنگهدار شدیم
نرود دیدهی شبنم به شکر خواب بهار
عبث افسانهطراز دل بیدار شدیم
عالم بیخبری طرفه بهشتی بوده است
حیف و صد حیف که ما دیر خبردار شدیم
صائب از کاسهی دریوزهی ما ریزد نور
تا گدای در شه قاسم انوار شدیم
"صائب تبریزی"
بهترین شعرهایی که خوانده ام...برچسب : صائبتبریزی,خوابِ,بیدار, نویسنده : jeyhoon20a بازدید : 204