مجتبی سپید / عابری می زده و دل زده از تزویرم

ساخت وبلاگ

عابری می زده و دل زده از تزویرم
مستی و راستی از اهل قلم دلگیرم
 
شهرمن شهره‌ی شاعرکشی وشحنه گری‌ست
به دلیلی که نمیدانمش اینجا گیرم
 
چه کسی دیده غم واقعی‌ام را در شعر
من که مشهور غزلهای پر از تصویرم
 
شعر درد است و این درد به غایت دلچسب
اعتیادیست که ناجور به او زنجیرم
 
نفسم شعر و تنم شعر و روانم شعر است
من اگر شعر نباشد بخدا میمیرم
 
مثل این کودک تریاک فروش سر خط
دست تقدیر چنین ساخته بی تقصیرم
 
غزلم شکوه‌ی منظوم نباید میشد
چه کنم بسته به احساس قلم میگیرم

مجتبی سپید

بهترین شعرهایی که خوانده ام...
ما را در سایت بهترین شعرهایی که خوانده ام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jeyhoon20a بازدید : 526 تاريخ : شنبه 13 آبان 1396 ساعت: 4:04