حامد عسکری : نبودی؛ در دلم انگار طوفان شد، چه طوفانی !

ساخت وبلاگ
حامد عسکری :

نبودی؛ در دلم انگار طوفان شد، چه طوفانی !
دو پلکم زخمی از شلاق باران شد، چه بارانی !

صدایت کردم و سیبی به کف با دامنی آبی
وزیدی بر لب ایوان و ایوان شد چه ایوانی !

نبودی؛ بغض کردم حرف‌ها را خودخوری کردم
دلم ارگ است و ارگ از خشت؛ ویران شد چه ویرانی !

یکی مثل منِ بدبخت در دام نگاه تو
یکی در تنگیِ آغوش زندان شد، چه زندانی !

هلا ای پایتخت پیر! "طا"ی دسته‌دارت کو ؟
بگیرد دست من را؛ آه ! "طهران" شد چه "تهرانی"

پس از یوسف، تمام مصریان گفتند: عجب مصری
بماند گریه هم سوغات کنعان شد، چه کنعانی

من از "سهراب" بودن زخم خوردن قسمتم بوده
برو "گرد آفریدم" ! فصل پایان شد، چه پایانی

حامد عسکری

بهترین شعرهایی که خوانده ام...
ما را در سایت بهترین شعرهایی که خوانده ام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jeyhoon20a بازدید : 2114 تاريخ : سه شنبه 21 آذر 1396 ساعت: 7:32