نبودی؛ در دلم انگار طوفان شد، چه طوفانی !
دو پلکم زخمی از شلاق باران شد، چه بارانی !
صدایت کردم و سیبی به کف با دامنی آبی
وزیدی بر لب ایوان و ایوان شد چه ایوانی !
نبودی؛ بغض کردم حرفها را خودخوری کردم
دلم ارگ است و ارگ از خشت؛ ویران شد چه ویرانی !
یکی مثل منِ بدبخت در دام نگاه تو
یکی در تنگیِ آغوش زندان شد، چه زندانی !
هلا ای پایتخت پیر! "طا"ی دستهدارت کو ؟
بگیرد دست من را؛ آه ! "طهران" شد چه "تهرانی"
پس از یوسف، تمام مصریان گفتند: عجب مصری
بماند گریه هم سوغات کنعان شد، چه کنعانی
من از "سهراب" بودن زخم خوردن قسمتم بوده
برو "گرد آفریدم" ! فصل پایان شد، چه پایانی
حامد عسکری
بهترین شعرهایی که خوانده ام...برچسب : نویسنده : jeyhoon20a بازدید : 2114