حالا چه‌گونه پنهان‌َت کنم؟! "رضا کاظمی"

ساخت وبلاگ

تو را پنهان می‌خواستم

نگاهَ‌ت را در رگ‌ رگِ جانم پنهان کردم؛

اما از چشمانم به بیرون راه کشید

نام‌َت را پنهان‌تر

آن‌که با دل نگفتم

اما بادها از خاک‌ها و خاک‌ریزها گذشتند

و بذر نام تو را بر گستره‌ی تمامِ زمین پاشیدند

تو را پنهان می‌خواستم

اما حالا سبز شده‌ای همه‌جا

چشمانم را می‌بندم

کودکانِ هرجا که بگویی

نام آشنای تو را

خنده خنده بر طبل‌ها می‌کوبند

تو را پنهان می‌خواستم

اما این‌گونه که...

حالا چه‌گونه پنهان‌َت کنم؟!

"رضا کاظمی"

بهترین شعرهایی که خوانده ام...
ما را در سایت بهترین شعرهایی که خوانده ام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jeyhoon20a بازدید : 204 تاريخ : چهارشنبه 11 ارديبهشت 1398 ساعت: 21:46