در خاطرِ خود بهانه ي شادي داشت
رويــايِ بهـارِ سبـزِ آبـادي داشت
بيچاره پرنده اي كه در كنجِ قفس؛
از پنجره انتظـارِ آزادي داشت ...
" امیرحسین پناهنده "
در حجـم سكـوت آينه گم شده است
در عالمي از جنون تجسم شده است
مردي كه به تبعيد خودش، تن داده؛
تسـليـم هـزاره ي توهـم شده است!
" امیرحسین پناهنده "
در زندگي اش زوال را تجربه كرد
يك ذهن پر از سوال را تجربه كرد
وقتي كه پرنده در قفس مهمان شد
پرواز بدون بال را تجربه كرد...
" امیرحسین پناهنده "
تا معنی اشتباه را فهمیدیم
جان کندن در نگاه را فهمیدیم
با حسرت و عشق از سفیدی گفتیم
چون سایه فقط سیاه را فهمیدیم!
" امیرحسین پناهنده "
بهترین شعرهایی که خوانده ام...
برچسب : نویسنده : jeyhoon20a بازدید : 184